هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

هوراد جوانمرد نیک

تولدت مبارک گزارش تصويري1

1390/8/30 11:17
767 بازدید
اشتراک گذاری

پسر خوشگلم تولدت مبارک ببخشید که مامانی نتونست این چند روز بیاد و برای تولدت بنویسه آخه مامانی و بابایی داشتن کارای تولد شما پسر دوست داشتنی رو انجام می دادن مامانی دوشنبه هم سر کار نرفت اما همون اول صبح گل آقا رو تحویل مامان بزرگ دوست داشتنی داد و مشغول به کار و اونقدر سرگرم بود که نفهمید کی ظهر شده بابایی زنگ زد و گفت عکس هورادو میخواد توی هفته نامه چاپ کنه مامانی هم 3تا عکس خوشگل و یه شعر قشنگ برای بابایی ای میل کرد و بعدش با سرعت پرید پیش گل پسر آخه قربون عزیز دلم که هرروز دوست داشتنی تر از قبل میشه برم

روز چهارشنبه روز عید مصادف با تولد هوراد خان خان باشتین از راه رسید و کلی خیر و برکت با خودش آورد میدونی عزیزم مامانی و بابایی نگران یه چیزایی بودن اما خدا خودش لطف کرد و روز قبل از تولد شما بابانوئل از راه رسید و یه نگاهی به کیف بابا یی و مامانی و انداخت و ...

عصری که بابایی امد مامانی و بابایی رفتن خرید و کلی خوراکی خریدن و اومدن و مامانی مشغول به کار شد و یه سالاد اولویه خوششمزه!!! درست کرد

روز عید مامان و بابایی از اول صبح مشغول بکار شدن و خاله و پریسا هم از راه رسیدن و کمک کردن دستشون درد نکنه و البته مامان بزرگ که اگه این دو روز گل پسرو نگه نداشته بود مامانی به هیچ کاری نمی رسید

خلاصه تولد با اومدن مامان بزرگ  و عمو عمه شروع شد شهاب دوست داشتنی و مامان و باباش خله اینا و مامان بزرگ و بابا بزرگ و عمو آرش و زن عمو ,عمو جواد و زن عمو و سالی و سروی خلاصه یه جمع دوست داشتنی خدارو شکر خیلی خیلی خوب بود و به همه خوش گذشت

بابایی و مامانی هر جا که سر زدن کیکی که ازش خوششون بیاد پیدا نکردن تازه فروشنده ها هم هی کلاس میذاشت که مدلا رو زیر 4 کیلو نمی تونن در بیارن بخاطر همین به پیشنهاد بابای دوست داشتنی و صد البته مهندس هنرمند از سفارش کیک پشیمون شدیم و همون روز تولد بابایی رفت و یه کیک ساده و خرید و تزئینش کردیم البته باید بگم که مامانی تا حالا هنر بابایی رو اینجوری ندیده بود بابایی دوست داریمممم

..... مامانی بدجوری خوابش گرفته بقیه تولدو به امید خدا فردا برات می نویسم

دوست دارم خیلی زیاد

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)