هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 4 روز سن داره

هوراد جوانمرد نیک

نامه چهل هشتم (دعا)

1390/9/19 16:25
903 بازدید
اشتراک گذاری

سلام قند عسل مامان و بابا خیلی وقته مامانی وقت نکرده چیزی برای گل پسر بنویسه میدونی مامانی تازه می فهمم وقت چقدر با ارزشه و من چقدر لحظه های زندگیمو تلف کردم الان که حتی به اندازه چند دقیقه هم وقت پیدا نمیکنم قدر تموم لحظه هایی که تلف کردمو می فهمم شبا تا 12 بیداری وقتی به زور می خوابونیمت تند تند بیدار میشی صبح که بیدار میشم عوض اینکه خستگیم رفته باشه تازه خسته ترم امروزم باز دیر رفتم سر کار خودم از این بی نظمیه خودم خسته شدم اما چکار کنم یه جورایی خستم از خدا بخواه به مامانی توان بیشتری بده..... ای بابا بازم نا شکری.... خدایا شکرت

این چند روز چند تا کارتون باحال بابایی گرفته و تونستیم با چندین بار خاموش کردن کامپیوتر توسط مهندس هوراد اونم در لحظات حساس ببینیم که البته چند روز طول کشید و هی مامانی نیمه کاره در حین انجام کار یه چیزایی دید که البته قشنگ بودن دست بابایی درد نکنه

عاشورا تاسوعا هم با رفتن خونه مامان بزرگ انجام شد و رفتن پشت سر دسته ا البته با ماشین دو سال پیش که شما هنوز به دنیا نیومده بودیfunscrape.com من و بابایی رفتیم خونه مامان بزرگ اینا و پشت سر درسته کلی پیاده رفتیم خیلی خوب بود و دعاهایی کردیم که بعضیش اجابت شد و بعضیاش نشد اون موقع عمو بیژن مریض بود مامانی خیلی برای سلامتیش دعا کرد اما افسوس و صد افسوس که تقدیر به رفتنش بود و نه به موندن خیلی سخت بود این روزا مامانی خیلی تو فکره عموئه خیلی برای عروسی مامان و بابا زحمت کشید خدایا هر جا که هست مورد لطف و رحمت خودت قرارش بده همراه با دایی و پدر بزرگ

عزیز دلم چند روز یاد گرفته دست و پا رو میگه و نشون میده یه خونه چادری هم خاله اینا آوردن که میره توش میشینه و هی سرک میکشه قربون پسر با مزم برم

خیلی دوست داریممممم بیشتر از اونی که فکرشو بکنی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

dp
19 آذر 90 22:26
با سلام . ملیسا خانم منتظر شماست . خوشحال میشیم با حضورتون وبلاگ ملیسا جان رو منور کنید