نامه پنجاه و سوم(بام ايران)
سلام دردونه توي اين مدت اتفاقات زيادي افتاده كه براي گل پسر يه جورايي تازگي داشته يه مسافرت 3 روزه به بام ايران!!! بابايي ماموريت داشت كه بره اونجا و شوراي خانواده تصميم گرفتن كه 3نفري بريم و خاله رو هم ببينيم يادته كه همون خاله مهربوني كه براي گل پسر مانور تغذيه رو بذرگزار كرد خلاصه توي راه قند عسل كه خسته شده بود و 100 البته حق هم د اشت ماماني رو .... اي بابا دلم نمي ياد از تلخياش بگم خدارو شكر خوش گذشت ماماني بعد از 5-6 سال دوست دوران دانشگاهشو ديد و به اصرار ما رو براي شام دعوت كردن راويز كوچولوي 6 ساله هم استقبال نه چندان گرمي از هوراد كرد و از اونجايي كه كلي اسباب بازياي گرون قيمت داشت دلش نمي يومد اونا رو به هوراد بده كه ب...
نویسنده :
مامان و باباي هوراد
12:22