هورادهوراد، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

هوراد جوانمرد نیک

نامه هفتم

1390/5/17 10:48
344 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.comبته(مخفف بوته) عدس سلام  مامان بزرگ اينو ميگه صبح كه درو باز كرد زل زدي بودي به در كه ببيني كيه آخه صداي پايي كه داشت از پله ها پايين مي يومد و شنيده بودي مامان بزرگ كه وارد شد گفت اين بته عدسو كي گذاشته اينجا خلاصه بعد كلي بوسيدن نشون داد كه واقعا دلش تنگ شده بود آخه ديروز بعد از ظهر كه از مامان بزرگ گرفتمت شب نبوديك كه بياد ببيندت دردونه خوب خودتو جا كرديا مامان بزرگ و بابا بزرگ واقعا عاشقتن بخاطر همينم با اونه براشون سخته اما نذاشتن تو رو بديم دست پرستار غريبه و گفتن خودمون نگهش ميداريم خدا خيرشون بده و عمر با عزت و بركت. عسلم وقتي بزرگتر شدي قدر زحمتايي كه برات كشيدنو بدون قدر داني صفتيه كه اگه داشته باشي هميشه مي توني رو كمك ديگران حساب كني اينكه آدما بايد كمكشون بدون منت و توقع تشكر داشته باشن درسته اما مهمتر از اون اينه كه كسي كه بهش لطف شده قدر دان باشه چون اگه ما آدما مواظب نباشيم كم كم اين صفتاي خوب از توي وجودمون فرار ميكنن و اونوقت هركسي كاري برامون انجام بده فكر مي كنيم وظيفشه و اينطوري بعد يه مدت ديگه كسي رغبت انجام كاري رو براي ما نداره

كوچولوي من مثل آدم بزرگا باهات حرف زدم ببخشيد ناز پسرم آخه نميدنم روزي كه بزرگ بشي كه اينا رو بفهمي من هستم يا نه از خدا ميخوام كه پيشت باشم اما خب گفتم الان بگم كه اگه نبودم اينا رو بخوني گل پسرم

صبح كه داشتم ازت خدافظي ميكردمniniweblog.com

 گريه ات گرفت نميدني چه حالي شدم اما مجبور بودم بيام آخه چند روزه دير ميرسم سر كار اما زود زود مي يام پيشت خيلي خيلي من و باباي دوست داشتني دوست داريمماچقلب

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)