بدون عنوان
سلام عسل مامان و بابا عيد شما مبارك اين سومين عيديه كه به اميد خدا داري ميگذروني 100 ساله بشي جيگر مامان ميدونم كه اين روزا خيلي خوشحالي همش يا مهموني ميريم يا مهمون مي ياد و كلي تغيير كردي و به اميد خدا بزرگتر شدي كلي حرفاي جديد ياد گرفتي چند روز پيش كه مامان سرفه مي كرد اومدي پيش مامان گفتي مامان مريضي؟ سرفه ميكني؟ آب جوش نبات خوردي گلوت اذيت شد؟ ويتامين مي خواي؟ بعد رفتي كه براي مامان قرص ويتامين بندازي توي آبو بياري كه از دستت افتاد و شكست الهيييييييييييي من فداي حرف زدنت و مهربونيات برم خيلي خيلي دوست دارم بيشتر از اونكه فكرشو بكني سفر همدان به خوبي طي شد خدا رو شكر تو هم كه كلي بازي كردي مخصوصا با اميد غار ع...
نویسنده :
مامان و باباي هوراد
10:48